مجموعه ها :
تفسیر موضوعی قرآنفقه قرآنی
آفریدگار و آفریده
ولایت و حکومت
اندیشه و تمدن
اسلام و ادیان الهی
احکام و معرفت اعمال
اخلاق اسلامی در قرآن
عنوان ها :
حکمت روزهمعرفت حج
نماز پرواز به آسمان معرفت الله
خمس و زکات و سهم سادات
وصیّت و ارث
حج، عبادتِ حرکت
تقیٌه در اسلام
بلوغ
هم پای با خلق الله به سوی بیت الله
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |خانۀ کعبه که قبلۀ مسلمین و طوافگاه حج و عمره است در شانزده جای قرآن یاد شده، و تنها در دو جا خدا آن را به خود نسبت میدهد، که گاه دربارۀ تطهیرش به ابراهیم فرمود: « وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ... » (26:22): خانه ام را پاک کن – و گهی هم اسماعیل را بدین منظور افزود: «أنْ وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ ... » (125:2) و برای سومین و آخرین بار این ابراهیم است که باز بیت را به ربّ البیت نسبت میدهد که: « رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ... » (37:14): پروردگارمان! من برخی از خاندانم را در بیابانی بیآب و گیاه جای دادم نزد خانۀ محترمت ...» و دیگر هیچ!.
در سه جای دیگر هم این خانه را به « ناس »: مردمان – نسبت میدهد « خانۀ مردم » که: 1- « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ ... » (16:3) 2- «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ... » (97:5) 3- « وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً... » (125:2):
1- نخستین خانهای که برای « ناس »: مردمان - پایهگذاری شد، آن است که در « بکّه » مکۀ مکرمه رهنمون و برکت برای جهانیان گشته .
2- خدای رحمان این خانۀ مکعبِ بسی محترم را برای به پا خاستن « ناس » بنیاد نهاد.
3- و آن هنگام که این خانه را «مَثابَةً لِلنَّاسِ » نهادیم « و أمناً » که تنها مثابهاش: پناهگاه ، توبهگاه ، هشدارگاه ، بازگشت گاه ، پایگاه و آن جوارگاه باشد برای «ناس» است.
در این سه آیۀ آخرین، کعبه خانۀ « ناس » و در آن دو یا سه نخستین خانۀ « ربالناس » و در ده جای دیگر نه این و نه آن، بلکه « البیت » که اشاره است به آن خانه: خدا و مردم و چون خدای را خانه و مکانی نیست، و نسبت این خانه به وی تشریفی است، و این خانه را به منظور تشکیل کنگره جهانی اسلامی و تأسیس کشور حج که نموداری از دولت اسلامی است مقرّر فرموده، می توان گفت در هر صورت « کعبه » خانۀ « ناس » است که خدای را گِردِ آن عبادت کنند: «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ... » (13:106) تا پروردگارِ این خانه را بپرستند، نه خدایِ ساکن این خانه را! که نه این خانه معبود است و نه صاحبش اینجاست.
هدفِ اصلی، تکمیل « ناس » است که به وسیلۀ « حجِالبیت » از وسواس خناس، و از اخلاق نسناس برهند و آنگونه که باید و شاید در پرتو رهبری إله ناس « ناس » شوند.
اصولاً « بیت » به معنی جایگاه بیتوته(:استراحت) است که گاه استراحتگاه بدن است، و گهی هم همچون « بیتالله والناس » استراحتگاه روح است، که « حجالبیت » به معنای صحیح، روح و جان را از هر چه بیروحی و بیجانی است راحت میکند، و این عبادت سراپا حرکت انقلابی بزرگ و همه جانبه را در انسان پدید میآورد، و نه آنکه خوابها را خوابتر کند.
در آیات بهرههای حج، آنچه بیشتر مورد نظر است آن است که: این خانۀ چهارگوش، حجّش بر چهار پایه در چهار تابلوی درخشانِ «مَثابَةً لِلنَّاسِ » « قِياماً لِلنَّاسِ » « هُدىً مُبارَكاً » « لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ » بنیاد شده، و در آخر کار: « وَ یُذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ » که این هم به مصلحت « ناس » است.
سه پایه آخرین: به پاخاستن مردم ، هدایت و برکت برای مردم ، منفعت برای مردم ، و پایه نخستین « مَثابَةً لِلنَّاسِ » - که خود دارای شش معنی است و به مقتضای بلاغتِ قرآن، همهاش مقصود است. و خود به تنهائی میتواند اسرار و اهدافِ « حجالبیت » را بدینگونه خلاصه و کلاسه کند که:
کشور حج
1- برای مسلمین پناهگاهی است بسی ارزمند و ارجمند، از خطر بدبینی و بیدینان و هجوم خودپرستان
2- توبهگاهی است از گناهان.
3- هشدارگاهی است به بسیاری از آنچه مسلمین از آن غافلند.
4- بازگشتن به زندگی انسانِ خدائی: خدا ساختۀ خدا خواسته، که همه ساله در این کنگرۀ اسلامی تجدید نیرو کنند، تا به مجد و عظمت اسلامی آراسته شوند.
5- پایگاهی است برای تنظیم و تقویت امور سیاسی. اقتصادی، علمی، اخلاقی، نظامی و کشورداری مسلمین.
6- چشمهساری است بر بلند قلهای بس نمایان و شایان که مسلمین را از تشنگیها میرهاند، تا از این آبشخورِ زندگی بخش آب زندگی گیرند، و شربت جانساز زندگی انسان خدائی نوشند!
این همه رحمت و نعمت سرشار در انحصار کنگرۀ اسلامی « حج » این کشور خدا ساخته و خدا خواسته است، که از عهدۀ هر کنگره و هر کشوری برون است، اگر مسلمین حج را آنگونه که باید و شاید انجام دهند، این خانۀ خدا و مردمِ را خدا خواه و مردموار زیارت کنند، کشور حج به چهرۀ دولت یگانۀ پرافتخار اسلامی و قدرتِ روزافزونِ جهانی در خواهد آمد، به جای قراردادها و ملتهای مسلمان در این کشور پرعزت و عظمت با یکدیگر همپیمان شوند، روابط برادری را با هم بر پایۀ اسلام – و دیگر هیچ – استوار سازند.
« وَ یَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ... » خدای را دستهجمعی یاد کنند که « یدالله مع الجماعة » و اسلام دینی است اجتماعی و زندگیساز، و بر پایۀ هماهنگی و همکاری است حتی در عبادت خدا که پیوندی است خصوصی با خدا.
آری، حجّالبیت بپاخاستن است برای تکمیل شایستگیهای زندگی، و هدایت و برکت است برای جهانیان و امن است برای انسان.
حرکتی همپای با خلقالله به سوی بیتالله و بیتالناس: خانۀ خدا و مردم، به حکم خدا، برای خدا و به مصلحت مردم، نمونهای است از تمامی حرکات شایسته به سوی خدا که زندگیساز است و مردم پرداز.
مناسک حج بیشتر از الفاظ تهی، و گرایشی است پیگیر با نیت و تصمیم به سوی معنی و عمل، و گزارشی است از همۀ اسلام، اگر هم الفاظی دارد رهگذری است برای یاد کردن معنی و سپس انجام اعمالِ پر معنی.
میبینیم که: احرام ، طواف ، سعی ، وقوف عرفات و مشعر الحرام ، بیتوتۀ منی ، رمی جمرات ، قربانی ، حلق یا تقصیر ، همهاش اعمال است و اشارات، وقوفش نیز که ظاهراً بیعمل و بیکاری است، خود کاری است فکری و حرکتی معرفتی که آمادگی برای عملِ بیشتر و خالصی است، تنها الفاظی که در این همه حرکات است لبیکها و نماز طواف است و دیگر هیچ.
و این خود سرّی است درونی و برونی، نمایش و رژهای است از همۀ اسلام به چهرۀ همگانی با همگامی مستطیعان، نمایشگاه و ارزگاه ارزشهائی است که جز در نمایشگاه کشور حج یافت نشود.
این انسان مسلمان که « بیت عتیق »: خانۀ آزاد و قدیمی، خانۀ
خدا و مردم را زیارت میکند، باید بفهمد و تصمیم بگیرد که از پرستش جز خدا و گردش دور غیر خدا آزاد شود، بر گرد خواستههای ناخدایان نگردد و تنها خدا و دیگر هیچ، باید هماره در خدمت خدا و مردم باشد که خدمت مردم به حکم خدا خدمت خداست، خدمت خدا هم تنها به مصلحت خود مردم است.
باید در این خدمتِ خدا مردمی از خدمت خدایان دروغین و خدمتهای نامردمی(: خدمت به نسناس) آزاد گردد، اسیر خدا باشد نه اسیر هوی، که اسیر خدا از هرگونه هوی آزاد است.
اینجا خانۀ خداست ولی به مصلحت مردم که خانه خدا و مردم است، که « ناس » در پرتو « حجالبیت » به لطف إلهِ « ناس » از شر هر چه « نسناس » است رهائی یابند.
سازمان زیبای « حج » که سازندۀ زندگیای است بسی عالی و روشنفکر، با غفلت عمومی از اهداف و اسرارش به چهرۀ زشتترین و بیمنطقیترین عملی توخالی، سالیانه از این گروه انبوه تکرار میشود، افسوس که با دست مشتی نادان سازمان سودجوئی و تجارت برای این و آن شده، که گروهی تجارتی بر خلاف حکم خدا و در خانۀ خدا، برخلاف مصلحت مردم و در خانۀ مردم آنچنان گرم و سیاه به راه میاندازند، و چهرۀ زیبای این سازمان درخشان اسلامی را آنچنان سیاه و تباه میسازند که برای هر بینندهای تهوعآور است.
متأسفانه « حج » این سند موجودیت مسلمین، در حال کنونی و از دیرزمانی به چهرۀ یک بدویّت و بربریّت موتوریزه درآمده، و یا صورت یک رشته اعمال نافهمیده – که از نظر ظاهری هم درست نیست – همچون خیمه شببازی گشته است.
این « حج » که در حقیقت همۀ اسلام است، با مناسک سراسر جنبش و حرکتش میفهماند که اسلام حرکت است و فکر، حرکت بر پایۀ فکر، فکر هم مایه و پایۀ حرکت!
این حج را ما مسلمین دور از اسلام، هم از حرکت و هم از فکرش تهی ساختهایم، تبدیل به اعمالی خشک و بیمغز، و سودجوئی گروهی تجّار حج نمودهایم، با آنکه مناسک حج خود جنگی کامل است از هر آنچه خدا خواسته به ما بفهماند، دورۀ کاملی است از همۀ اسلام، که با ما ضایع کردن این الگوی کامل همۀ اسلام را به معنی ساختهایم.
والسلام علی عباد الله الصالحین
برداشتی از کتاب اسرار و مناسک حج
خادم القرآن آیت الله العظمی دکتر محمّد صادقی تهرانی
حکمت روزه
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ بقره - 183
هان اي كساني كه ايمان آورديد! روزه بر شما نوشته شده است، همان گونه كه بر كساني پيش از شما نيز نوشته شده بود. شايد پرهيزگاري كنيد.
به طور مختصر روزه در تأمين تندرستى انسان و بر سلامتى روحى او، و ايجاد رأفت و مهربانى به حل مشكلات تنگدستان، و اطلاع از اوضاع و احساس فقر و ناچيزى كه در قيامت سراغ انسان مىآيد، و ممارست در بازدارى نفس از محرمات، و رويارويى با شيطانهاى درونى و برونى، نقش زيربنايى دارد، و اين حكمتها همگى در روزه موجود است.
معرفت حج
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |تو ای که هیچ نبودی و اکنون هم هیچی، آنچه به دروغ به خود بستهای رها کن، ای هیچ، از بودنِ خیالیِ دروغین بگریز، و به هست و هستی بیکران در آویز. تو که خدایت به فطرت و فکرتِ خدا خواهی و خدا راهی و خداشناسی آفرید، این تو! پول شدهای، شکم و شهوت گشتهای، تو – ی دیگر شدهای، از تو –ی انسان و توی انسان پوک و تهی گشتهای، که هر معنای بیمعنای غیرانسانی و دروغین را به خود بستهای، تو با این غُلهای گران و بستگیهای بیکران نتوانی راه خدائی را پیش گیری.
نماز پرواز به آسمان معرفت الله
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |بايد بدانى او خالق كل هستى و هستى بخش همۀ هستىها و كمالات هستىها است، عطاكننده و بخشايندۀ همۀ شايدها و بايدهاست، و اين «تو» در برابر «او» اكنون بهسپاس و عرض نياز برخاستهاى، كه او هرگز بهتو و عبادت تو هيچگونه نيازى نداشته و ندارد، و اين تويى كه سراپا نيازى و تنها بايد بهدرگاه او عرض سپاس و نياز كنى، و او از ناسپاسى و نافرمانى تو هرگز زيانى نمىبيند، بلكه اين تويى كه با ناسپاسيت غرق در ژرفاى پستى و ناچيزى وامانده و بيچاره مىشوى.
خمس و زکات و سهم سادات
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |خمس و زكات، هر دو از مالياتهاى مستقيماند، كه خمس برحسب يك آيه و زكات نيز برمبناى حدود سى آيه به تمامى درآمدها تعلّق دارد. و چنانكه سيّد بودن درگرفتن خمس شرط نيست، سيّد نبودن هم در زكات مدخليّتى ندارد.و اصولًا سيادتْ در حقِّ مالى هرگز دخالتى ندارد، بلكه بهشرط دارا بودنِ مقامِ معنوى، اين برترى موجود است، زيرا «إنَّ أكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ أتقاكُم»
وصیّت و ارث
احکام و معرفت اعمال | ۱۳۹۳/۳/۲۳ ۱۶:۳۰:۰۰ |وصيت كه به معنىِ سفارشِ مالى براى بعد از مرگتان مىباشد، خود دنبالهاى است از وظايف اقتصادى در زندگى شما نسبت به كسانى كه نفقهخوار شمايند و يا بالاخره بايد به آنها كمك كنيد.اصولًا «وصيت» و سفارش مالى، بر صاحبان مال احياناً واجب است كه «كُتِبَ عَلَيْكُمْ اذا حَضَرَ احَدَكُمُالْمَوْتُ إنْ تَرَكَ خَيْراًالْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَالْأقْرَبينَ بِالْمَعرُوفِ حَقّاً عَلَىالْمُتَّقينَ»